لطیفه ی خنده داری نیست ،
قصه ی من و نفس ....
وقتی در میدان زندگی ،
در نبرد با او
من نه دوم ، بلکه آخر میشوم ...
گاه این قصه به شوخی دردناکی می ماند ...
آری یک جای کار می لنگد ...
وقتی بجای اینکه او در خدمت من باشد،
من برده و بنده اش گشته ام ...
✦✔✖✦✔✖✦✔✖✦✔✖✦✔
جای مالک و مملوک عوض شده ...
✦✔✖✦✔✖✦✔✖✦✔✖✦✔