به راحتی میتوان استدلال نمود، شکاف عمیق و اختلاف بزرگی در سطح گروههای مخالف و معاند نظام وجود دارد؛ موضوعی که عدم برخورداری از اصالت و جایگاه اجتماعی این افراد را نشان داده و رفتارهای ایران ستیزانه جریان ضد انقلاب را بیش از پیش رسوا مینماید.
.
در همین راستا شبکه ضدانقلابی بالاترین مجدداً شورای هماهنگی راه سبز را به باد انتقاد و استهزا گرفته و به عدم مقبولیت این شورا اعتراف مینماید. حلقه مدیریتکننده بالاترین که همانند اعضای شورا در خارج از کشور اقامت دارند میگویند شورا و رسانه آن فاقد اندک مقبولیتی هستند و در خواب خرگوشی فرو رفتهاند. این حلقه گرداننده بالاترین البته روشن نمیکند که خودشان در کدام وضعیت متفاوت قرار دارند که شوراییهای وامانده را سرزنش میکنند. چراکه شورای راه سبز نیز به عدم مشروعیت و برخورداری پایگاه اجتماعی شبکه ضدانقلابی بالاترین نیز اشاره نمودهاند و این شبکه را فاقد رسمیت میخواند.
از این رو در ادامه اختلافات شدید جبهه ضد انقلاب و سکوت در برابر شکستهای اخیرشان، به تازگی بالاترین ضمن تخطئه شورای هماهنگی اینچنین اعتراف مینماید که گروهی میگویند به جای سه شنبه ها، یکشنبه تجمع برگزار کنیم.
شورای هماهنگی راه سبز که پس از بازداشت سران جنبش با فراخوان 10 اسفند به صحنه آمد نتوانست در مدت حدود سه ماه سپری شده هدایت جنبش را در برنامه خود قرار دهد. گرچه پیرامون موجودیت و مشروعیت این شورا و افراد حاضر در آن سخنان و گفتههای بسیاری قابل بیان است اما در این مقطع خاص تحولات جاری این حداقل کاری است که شورای مزبور جهت بودنش میتواند به انجام رساند. آنها در واقع در انتظار وقوع معجزهای در کنج عزلت نشسته و امید دارند که در درگیریها و نزاعها و شکافهای رخ داده در حاکمیت موج سواری نمایند باید گفت که خیالی خام در کیسه میپرورانند.
بالاترین میافزاید: این چه نوع هماهنگی است؟ رسانه «رسا»یتان که هیچ فریادی را در خود نگنجانده و اندک مقبولیتی نتوانسته پدید آورد نیز در خواب خرگوشی خفته و فراموش کرده که وضعیت کنونی ایران در چه اوضاعی است. آقایان هماهنگی! از یاد مبرید که سبزها تنها اصلاحطلبان نیستند. همچنین مافیای گرداننده بالاترین شورای کذایی را تهدید کرده که با این وضع «شورای هماهنگی سبز را نیز به هماهنگکنندههای بیوزن پیشین در زبالهدانی تاریخ خواهیم سپرد.»
در همین حال پایگاه اینترنتی خودنویس که از سوی برخی شبکههای ضدانقلابی متهم به همکاری با اطلاعات سپاه شده، از سران خارجنشین اپوزیسیون خواسته اگر در ایران کاری نمیتوانند بکنند لااقل در خارج کشور فراخوان بدهند. این سایت مینویسد: «بس است انفعال، بس است حرف زدن، بس است کلیک کردن، بس است نشستن و اخبار را دنبال کردن، بس است افشاگری به خاطر افشاگری، بس است نامه نگاری به این و آن، بس است آگاهی دادن به خاطر آگاهی دادن!
ای سران سیاسی انحلال طلب و ای فعالان حقوق بشر در خارج از کشور! آقای رضا پهلوی، آقای بنی صدر، سران گروههای [تجزبه طلب] کرد و بلوچ! شبکه سکولارهای سبز! فعالین حقوق بشر! کاری بکنید.»
در واقع این بحث و جدلهای جریانات ضد انقلاب از شکست عمیق اپوزیسیون و حامیان غربی در رویارویی با نظام اسلامی حکایت داشته که اختلاف و سر در گمی آنان را نشان میدهد. اختلاف و شکافی که نه تنها دروغ پردازی جریان اپوزیسیون را در راه ادعاهای کذایی در برخورداری از جنبش اجتماعی رسوا مینماید، بلکه حاکی از نوکر صفتی جریان ضد انقلاب در برابر اربابان و حامیان امریکایی و غربیشان است؛ چراکه مستمری بگیری و جیره خواری این افراد در مزدوری و سناریوسازیهای مختلفشان دلیل وجودی ادامه حیات آنان بوده و همه ادعاهای ضدانقلاب درخصوص ایراندوستی، وطنپرستی و برخورداری از پایگاههای اجتماعی به جزء دروغی رسانهای نبوده که با شگردهای عملیات روانی از سوی دشمنان بیعده و بیبوته نظام اسلامی در فضاهای غیرواقعی و مجازی تکرار میشود. واقعیتی که اخیراً پایگاه اینترنتی رادیو زمانه نیز به آن اعتراف کرده و از عدم برخورداری از لایههای اجتماعی حکایت مینماید.
این پایگاه مینویسد: «از 30هزار ایرانی مقیم هلند حتی 80 نفر هم در میتینگها و تجمعات اعلام شده در دوسال گذشته شرکت نکردهاند و برخلاف ادعای برخی از آنان در روزهای اول پناهندگی، اصلاً اهل مبارزه نیستند.»
همچنین گویا نیوز نیز با اشاره به گرفتاریهای منطقه، به قلم یکی از عناصر ضدانقلاب مقیم خارج از کشور اظهار میدارد: «بعد از گیر کردن امریکا در افغانستان و عراق، نه ارتش این کشور حال و حوصله حمله به تأسیسات اتمی و ساختمانهای دولتی ایران را دارد و نه اسرائیل جرأت این کار را دارد. بیاید حداقل با خودمان صادق باشیم. آنها با وجود همه وعدهها کاری برای ما نخواهند کرد.»