زبان حال اول مظلوم عالم امیرالمومنین علی (ع).................
/ از نخست زندگی هرگز نمیشد باورم
/ که شود این خانه روزی قتلگاه همسرم
/ روز تنهایی که حتی یک نفر یارم نبود
/ دیدم آنجا پشت در افتاده تنها یاورم
/ او مرا می خواند و من آن روز دستم بسته بود
/ کاش آنجا جان من می شد برون از پیکرم
/ خاطرات همسر شب زنده دارم زنده ماند
/ از مناجات سحرگاهان زینب، دخترم
/ ای شب تاریک بازآ تا نهان از چشم خلق
/ قبر ناپیدای زهرا را بگیرم در برم